امروزه زبان انگلیسی بهعنوان یک زبان بینالمللی در علوم، تجارت و تمامی کانالهای ارتباطی در جهان شناخته میشود. بسیاری از کشورها برای ارتباطات و مراودات سیاسی خود به انگلیسی متوسل میشوند. این زبان خود بهتنهایی یک زبان یکپارچه شناخته نمیشود بلکه دارای گویش و لهجههای مختلفی است.
دو نمونه از برجستهترین لهجههای انگلیسی، لهجه بریتیش (British English) و لهجه امریکن (American English) خواهد بود. مترجمانی که در یک دارالترجمه رسمی انگلیسی مشغول فعالیت میباشند برای ترجمه دقیق گرامر، واژگان و املای صحیح این زبان بایستی مهارت بسیار کافی داشته تا پس از ترجمه منجر به سوءتفاهم، کاهش اعتبار متن و حتی از دست رفتن فرصت نشود.
چرا تفاوت لهجه بریتیش و لهجه امریکن در ترجمه اهمیت بالایی دارد؟
ممکن است این سؤال پیش بیاید که چرا این تفاوتها در ترجمه، بهویژه در متون رسمی و تخصصی، اهمیت دارند. دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد:
1. مخاطب و هدف ترجمه: اصلیترین دلیل، مخاطب نهایی متن ترجمهشده است. اگر متن برای مخاطبان آمریکایی (ایالاتمتحده و کانادا) در نظر گرفتهشده باشد، استفاده از املای بریتیش، واژگان بریتانیایی یا ساختارهای گرامری خاص میتواند برای آنها ناآشنا یا حتی عجیب به نظر برسد. همین امر در مورد مخاطبان بریتانیایی (انگلستان، استرالیا، نیوزلند و برخی کشورهای مشترکالمنافع) نیز صادق است. هدف از ترجمه، برقراری ارتباط مؤثر است و انتخاب لهجه مناسب، گامی اساسی در راستای دستیابی به این هدف است.
2. حرفهای بودن و اعتبار: استفاده از لهجه مناسب نشاندهنده حرفهای بودن و دقت نظر مترجم و دارالترجمه است. یک متن با ترجمه نامنظم که ترکیبی از املای بریتیش و امریکن است، میتواند اعتبار مترجم و درنتیجه اعتبار سند را زیر سؤال ببرد. در متون رسمی مانند مدارک دانشگاهی، حقوقی یا پزشکی، هرگونه اشتباه یا عدم یکدستی میتواند عواقب جدی داشته باشد.
3. جلوگیری از سوءتفاهم: برخی کلمات در لهجه بریتیش و امریکن معانی کاملاً متفاوتی دارند (مثلاً ” Biscuit” در بریتیش به معنای ” بیسکویت” و در امریکن به معنای ” نوعی گوشت خوشمزه مانند جوجه” است). اگر این تفاوتها نادیده گرفته شوند، میتواند منجر به سوءتفاهمهای جدی و حتی مضحک شود، بهخصوص در متون حساس.
4. یکنواختی و همگونی: در پروژههای بزرگ ترجمه، بهویژه پروژههایی که شامل چندین مترجم میشوند، حفظ یکنواختی و همگونی در انتخاب لهجه امری ضروری است. این امر مستلزم داشتن راهنمای سبک (Style Guide) و مدیریت دقیق پروژه است.
5. قوانین و مقررات محلی: در برخی کشورها، بهویژه در حوزههای حقوقی و دولتی، ممکن است استفاده از یک لهجه خاص بهصورت قانونی الزامی باشد. بهعنوانمثال، در مدارک رسمی برای دادگاههای بریتانیا، استفاده از انگلیسی بریتانیایی استاندارد یک ضرورت است.
تفاوتهای کلیدی لهجه بریتیش و امریکن
تفاوتهای بین این دو لهجه را میتوان در چند دسته اصلی طبقهبندی کرد:
۱. املا (Spelling)
این یکی از بارزترین تفاوتهاست و بهراحتی قابلشناسایی است.
- -our vs. -or: در بریتیش کلماتی مانند “colour”, “flavour”, “honour” با “our” نوشته میشوند، درحالیکه در امریکن “color”, “flavor”, “honor” با “or” هستند.
- -re vs. -er: کلماتی مانند “centre”, “theatre”, “metre” در بریتیش با “re” پایان مییابند، اما در امریکن “center”, “theater”, “meter” با “er” هستند.
- -ise vs. -ize: بسیاری از افعال در بریتیش با “ise” نوشته میشوند (مانند “organise”, “recognise”, “realise”)، اما در امریکن معمولاً با “ize” هستند (مانند “organize”, “recognize”, “realize”). (البته در بریتیش هم هر دو شکل پذیرفتهشدهاند، اما -ise رایجتر است).
- حرف آخر تکراری در افعال با پسوند: در بریتیش، حرف آخر برخی افعال قبل از اضافه شدن پسوند “-ing”, “-ed” یا “-er” تکرار میشود، درحالیکه در امریکن این اتفاق نمیافتد. مثال: “travelled” (بریتیش) در مقابل “traveled” (امریکن)، “counselled” (بریتیش) در مقابل “counseled” (امریکن).
- حرف “e” اضافه در برخی کلمات: برخی کلمات در بریتیش دارای “e” اضافه هستند که در امریکن حذفشدهاند. مثال: “analogue” (بریتیش) در مقابل “analog” (امریکن)، “dialogue” (بریتیش) در مقابل “dialog” (امریکن).
- کلمات متفرقه: برخی کلمات دیگر نیز املای متفاوتی دارند. مثال: “tyre” (بریتیش) در مقابل “tire” (امریکن)، “programme” (بریتیش) در مقابل “program” (امریکن – بهجز در معنای کامپیوتری که هر دو “program” است)، “cheque” (بریتیش) در مقابل “check” (امریکن).
۲. واژگان (Vocabulary)
تفاوت در واژگان میتواند بهطور قابلتوجهی بر معنای متن تأثیر بگذارد.
- لباس: “Trousers” (بریتیش) vs. “Pants” (امریکن)، “Jumper” (بریتیش) vs. “Sweater” (امریکن)، “Vest” (بریتیش) vs. “Undershirt” (امریکن)، “Waistcoat” (بریتیش) vs. “Vest” (امریکن).
- حملونقل: “Lorry” (بریتیش) vs. “Truck” (امریکن)، “Car park” (بریتیش) vs. “Parking lot” (امریکن)، “Motorway” (بریتیش) vs. “Freeway/Highway” (امریکن)، “Pavement” (بریتیش) vs. “Sidewalk” (امریکن)، “Petrol” (بریتیش) vs. “Gas/Gasoline” (امریکن).
- خوراک: “Chips” (بریتیش – سیبزمینی سرخکرده) vs. “Fries” (امریکن)، “Crisps” (بریتیش – چیپس) vs. “Chips” (امریکن)، “Biscuit” (بریتیش) vs. “Cookie” (امریکن)، “Sweet” (بریتیش – آب نبات) vs. “Candy” (امریکن).
- خانه و زندگی روزمره: “Flat” (بریتیش) vs. “Apartment” (امریکن)، “Lift” (بریتیش) vs. “Elevator” (امریکن)، “Rubbish” (بریتیش) vs. “Trash/Garbage” (امریکن)، “Post” (بریتیش – نامه) vs. “Mail” (امریکن).
- اصطلاحات دانشگاهی: “Term” (بریتیش – ترم تحصیلی) vs. “Semester” (امریکن)، “Public school” (بریتیش – مدرسه خصوصی با شهریه بالا) vs. “Public school” (امریکن – مدرسه دولتی و رایگان)، “University” (بریتیش – معمولاً بدون نیاز به کلمه “the”) vs. “The university” (امریکن – اغلب با “the”).
۳. گرامر (Grammar)
تفاوتهای گرامری کمتر از واژگان و املا هستند، اما همچنان مهماند:
- حال کامل (Present Perfect) در مقابل گذشته ساده (Simple Past): در بریتیش، استفاده از حال کامل برای رویدادهایی که اخیراً اتفاق افتادهاند و اثر آنها هنوز پابرجاست، بسیار رایج است (مثال: “I’ve just eaten”). در امریکن، گذشته ساده بیشتر استفاده میشود (مثال: “I just ate”).
- فعل “Have”: در بریتیش، برای بیان مالکیت، معمولاً از “have got” استفاده میشود (مثال: “I’ve got a car”). در امریکن، “have” بهتنهایی رایجتر است (مثال: “I have a car”).
- جمع اسامی جمعی (Collective Nouns): در بریتیش، اسامی جمعی مانند “team”, “government”, “family” میتوانند هم به صورت مفرد و هم به صورت جمع به کار روند، بسته به اینکه به گروه به عنوان یک واحد یا اعضای آن اشاره شود (مثال: “The team are playing well”). در امریکن، معمولاً به صورت مفرد استفاده میشوند (مثال: “The team is playing well”).
- افعال با قاعده و بیقاعده: برخی افعال بیقاعده در بریتیش، در امریکن با قاعده شدهاند. مثال: “learnt” (بریتیش) vs. “learned” (امریکن)، “burnt” (بریتیش) vs. “burned” (امریکن).
- • استفاده از حروف اضافه (Prepositions): در برخی موارد، حروف اضافه متفاوتی استفاده میشود. مثال: “at the weekend” (بریتیش) vs. “on the weekend” (امریکن)، “different from/to” (بریتیش) vs. “different from/than” (امریکن).
۴. ساختار جمله (Sentence Structure)
تفاوتها در این زمینه ظریفترند، اما میتوانند بر روان بودن متن تأثیر بگذارند.
- استفاده از auxiliary verbs: در برخی سوالات یا جملات منفی، بریتیش تمایل بیشتری به حذف فعل کمکی “do” دارد که در امریکن رایج نیست. (مثال نادر: “Have you a pen?” به جای “Do you have a pen?”)
مراحل انجام ترجمه لهجه بریتیش و امریکن در دارالترجمه انگلیسی
در یک دارالترجمه رسمی انگلیسی، رعایت این تفاوتها یک الزام حرفهای است. فرآیند اجرای صحیح آن معمولاً شامل مراحل زیر است:
1. تعیین مخاطب و هدف سند: این اولین و مهمترین گام است. هنگام دریافت یک پروژه ترجمه، دارالترجمه باید از مشتری بپرسد که مخاطب نهایی سند در کدام کشور قرار دارد و هدف از ترجمه چیست.
- مثال: اگر مدارک تحصیلی برای پذیرش در دانشگاهی در ایالات متحده باشد، ترجمه باید با استفاده از انگلیسی امریکن انجام شود. اگر برای دانشگاهی در انگلستان یا استرالیا باشد، انگلیسی بریتیش مناسبتر است.
- در برخی موارد، ممکن است مخاطب جهانی باشد یا به هر دو لهجه نیاز باشد. در این صورت، معمولاً یک لهجه به عنوان لهجه اصلی (مثلاً امریکن برای مخاطبان گستردهتر) انتخاب میشود و از ابهامزدایی برای واژگان بسیار متفاوت استفاده میشود.
2. انتخاب مترجم متخصص: دارالترجمههای معتبر دارای مترجمانی هستند که در هر دو لهجه بریتیش و امریکن تسلط کامل دارند. برخی مترجمان ممکن است در یکی از این لهجهها تخصص بیشتری داشته باشند (مثلاً سالها در انگلستان زندگی کرده باشند یا تحصیل کرده باشند). انتخاب مترجمی که به لهجه مورد نظر مسلط است، کلید موفقیت است.
3. ویرایش و بازبینی توسط ویراستار بومی (Native Speaker Editor): پس از اتمام ترجمه اولیه، متن باید توسط یک ویراستار بومی (Native Speaker) که به لهجه بریتیش و امریکن مسلط است، بازبینی شود. این مرحله حیاتی است؛ زیرا ویراستار بومی میتواند ظرافتهای زبانی، اصطلاحات محاورهای و هرگونه خطای احتمالی را که حتی یک مترجم بسیار ماهر غیربومی ممکن است متوجه نشود، شناسایی و اصلاح کند. این ویراستار تضمین میکند که متن نهایی کاملاً طبیعی و بومی به نظر برسد.
4. تأیید نهایی و ارائه: پس از تمامی مراحل ترجمه، ویرایش و کنترل کیفیت، متن برای تأیید نهایی به مشتری ارائه میشود. در دارالترجمههای رسمی، این ترجمهها با مهر و امضای مترجم رسمی و تأییدات لازم (مانند تأیید دادگستری و وزارت امور خارجه) ارائه میشوند. اطمینان از اینکه این تأییدات بر روی نسخهای با لهجه صحیح درج شدهاند، نیز مهم است.
چالشها و ملاحظات خاص
- متون تخصصی و علمی: در حوزههای علمی و فنی، گاهی اوقات اصطلاحات خاصی وجود دارند که در یک لهجه رایجترند. مترجم باید با این ظرافتها آشنا باشد. برای مثال، در پزشکی، برخی اصطلاحات ممکن است در بریتانیا و آمریکا متفاوت باشند.
- متون بازاریابی و تبلیغاتی: در این نوع متون، هدف برقراری ارتباط عاطفی با مخاطب است. انتخاب لهجه مناسب میتواند به طور مستقیم بر اثربخشی کمپین تأثیر بگذارد. استفاده از اصطلاحات محاورهای و ضربالمثلهای خاص هر لهجه میتواند متن را بومیتر و جذابتر کند.
- مدارک حقوقی: در متون حقوقی، دقت و وضوح اهمیت مضاعفی دارد. هرگونه ابهام یا سوءتفاهم ناشی از تفاوت لهجه میتواند عواقب حقوقی جدی داشته باشد. از این رو، رعایت strict style guide برای این نوع مدارک ضروری است.
- ترجمه از فارسی به انگلیسی: در ترجمه از فارسی به انگلیسی، این مسئولیت به طور کامل بر عهده مترجم و دارالترجمه است که لهجه مناسب را انتخاب کرده و تمامی جنبههای متن را مطابق با آن تنظیم کنند. این شامل انتخاب واژگان (مانند “دانشجو” که در بریتیش “student” و در برخی موارد “undergraduate” یا “postgraduate” و در امریکن نیز مشابه است اما جزئیات ترمها و مقاطع میتواند متفاوت باشد)، فرمت تاریخ و زمان، و سایر جزئیات فرهنگی-زبانی میشود.
نتیجهگیری
تفاوت لهجه بریتیش و امریکن در ترجمه، صرفاً یک مسئله زبانی نیست، بلکه یک مسئله استراتژیک در برقراری ارتباط مؤثر و حفظ اعتبار حرفهای است. در یک دارالترجمه رسمی، این تفاوتها باید با دقت و جدیت تمام در نظر گرفته شوند. با تعیین دقیق مخاطب، انتخاب مترجمان متخصص، استفاده از راهنماهای سبک جامع، بهرهگیری از ابزارهای فناوری و به خصوص، بازبینی توسط ویراستاران بومی، میتوان اطمینان حاصل کرد که ترجمه نهایی نه تنها دقیق و صحیح است، بلکه کاملاً متناسب با نیازهای مخاطب و هدف سند خواهد بود. نادیده گرفتن این ظرافتها میتواند به سوءتفاهمهای پرهزینه و کاهش کیفیت نهایی ترجمه منجر شود؛ بنابراین، درک و به کارگیری این تفاوتها برای هر دارالترجمه حرفهای و مترجم متخصص امری ضروری و اجتنابناپذیر است.